محمد خاتم پيامبران


پديده دعوت که فردي ازافراد يک نوع،سايرافراد رابه عقيده ومرامي بخواند وآنها رابه سوئي بکشاند،ازمختصات اجتماع بشري است.
شعاع تأثير اين دعوتها از حيث عرض و طول وعمق يکسان نيست، متفاوت است. تأثير بيشتر آنها کم، ودرابعاد کوچکي صورت گرفته و مي‏گيردولهذا از جنبه‏ي تاريخي و اجتماعي قابل توجه و اهميت نيست. آنچه بيش از همه در خوراهميت وقابل توجه است دعوتهائي است که در همه ابعاد پيشروي داشته است؛ هم سطح بسيار وسيعي را اشغال کرده و هم قرنهاي متمادي درکمال اقتدار حکومت کرده و هم تا اعماق روح بشر ريشه دوانده است.
اينگونه دعوتهاي سه بعدي مخصوص سلسله‏ي پيامبران است..همين جهت سبب شده که پيامبران مستقيم يا غير مستقيم،آفريننده‏ي اصلي تاريخ باشند.تاريخ به دست بشروبشربيش ازهرچيز ديگربه دست پيامبران ساخته و پرداخته شده است.
ما اکنون در جهاني زندگي مي‏کنيم که آن چيزي که محکوم طبيعت بشراست سخت توسعه يافته و نيروگرفته،اماآن چيزي که حاکم بر طبيعت او است ناتوان مانده است.. نتيجه‏ي آنهمه پيشرفتها در سطح مسائلي که محکوم طبيعت بشراست اين شده که هر کس درراهي که مي‏رود و در پي مقصودي که مي‏خواهد سريعتروپرقدرت‏تر مي‏رود و مي‏دود،بدون آنکه درنوع خواسته وطرزتفکراودرباره‏ي زندگي و هدف زندگي..وبالاخره درسطح مسائلي که حاکم بر طبيعت او است کوچکترين تغييري پيدا شده باشد.
در ميان مکتبها و مسلکها و دينها و..تنها اسلام است که قدرت پاسخگوئي به اين نيازها را دارد.پس از چهارده قرن که ازظهوراسلام مي‏گذرد، جهان همان اندازه نيازمند آن است که در روز اول بود.امروز نوعي ضعف و اعراض نسبت به همه‏ي مذاهب مشهود است اسلام نيز در درون خود دچارنوعي بحران است.حقيقت اينست که اسلام در اين جهت غرامت اشتباه کليسا را مي‏پردازد. عکس‏العملهاي ناهنجاري که کليسا دردروه‏ي رنسانس دربرابرعلم وتمدن نشان داد ضربه‏ي بزرگي به حيثيت مذهب بطورعموم وارد آورد و سبب شد که افکار سطحي خاصيت دين و مذهب را بطورکلي مبارزه با علم و دانش تلقي کنند.اين قضاوت ديري نخواهد پائيد، از هم اکنون بر کساني که لااقل در تاريخ اسلام مطالعه‏اي دارند روشن است که حساب اسلام ازکليساجداست.اسلام خود بنيان گذار يک تمدن عظيم است ودرتاريخ افتخارآميز خود دانشگاهها بوجود آوردودانشمندان نابغه به جهان تحويل داد...اطلاعات عامه‏ي مردم خصوصا طبقه‏ي جوان درباره‏ي اسلام چه از نظرمحتوي و چه از نظر تاريخ و چه از ساير جهات ناچيز است...آنچه در درجه‏ي اول لازم است دراختياراين طبقه قرارداده شود سه موضوع اساسي زير است:محمد، اسلام، قرآن، اميدواريم کتاب حاضر بتواند پاسخگوي نياز اول باشد.
متن کتاب "محمد خاتم پيامبران"